پزشک عموميتغذيه و رژيمدرمانيساير طب هاي مکملطب سالمندطب سنتي ايرانيطب سوزنيهومئوپاتي
پوستارتوپديبيماريهاي داخليبيماريهاي عفونيبيماريهاي قلب و عروقبيماريهاي مغز و اعصاببيهوشيپاتولوژيپرتودرمانيپزشکي قانونيپزشکي هسته ايپزشکي ورزشيتغذيهجراح کليه مجاري ادراري جراحي عموميجراحي فک وصورتجراحي مغزواعصابچشم پزشکيداروسازي (فارماکولوژي)راديولوژيروانپزشکيروانشناسي بالينيروماتولوژيريهزنان و زايمانطب اورژانسطب فيزيکي و توانبخشيقلب و عروقگوش و حلق و بينيکودکان
آلرژي و ايمنولوژياطفالبيماري هاي رماتيسميبيماريهاي قلب و عروقجراحى پستانجراحي پلاستيک ترميميجراحي توراکس(قفسه سينه)جراحي عروقجراحي قلب وعروقخون و سرطان بالغين روانپزشک کودک،نوجوانروماتولوژيريهطب نوزادانغدد درون ريز و متابوليسم فوق تخصص ارتوپديگوارش و کبد بالغين مراقبتهاي ويژه ICUنفرولوژي (کليه)کليه و فشار خونکودکان - روانپزشکيکودکان - آلرژيکودکان - جراحيکودکان - خون وسرطانکودکان - روماتولوژيکودکان - ريهکودکان - عفونيکودکان - غددکودکان - قلبکودکان - گوارشکودکان - مغزواعصابکودکان - نفرولوژي(کليه)کودکان-ارتوپدي
دندانپزشک عموميارتودانتيکس بيماري هاي دهان، فک و صورت پاتولوژي دهان و فک و صورتپروتزهاي دنداني جراحي دهان و فک و صورتجراحي لثه (پريودانتيکس)درمان ريشه (اندودانتيکس)دندانپزشکي ترميميدندانپزشکي کودکانراديولوژي دندان وفک و صورت
آگورافوبيا (بازار هراسي يا گذرهراسي) يا ترس از مکانهايي که امکان ترک آسان آنها وجود ندارد، به ترس مرضي از حضور در مکانهاي پرازدحام و شلوغ، مثل سينما، مراکز خريد، وسايل حمل و نقل عمومي و... که امکان خروج فوري و راحت از اين مکانها وجود ندارند، گفته ميشود. اين اختلال به معناي ترس از تنها ماندن در خيابان يا اماکني است که فرد تصور مي کند احتمال کمک رسيدن به او اندک است. اين نوع فوبي ناتوان کننده ترين مشکل فوبي و نيز شايع ترين نوع آن است که بيماران را وادار به جستجوي کمک حرفه اي و مراجعه به روان پزشک مي کند. اين اختلال با حملات پانيک و اختلال پانيک بيشترين همزماني را دارد. ميانگين سني تظاهر اين اختلال 25 سالگي است. البته هم اختلال پانيک و هم آگورافوبيا در هر سني ممکن است پيدا شود. 91 درصد بيماران مبتلا به اختلال پانيک و 84 درصدبيماران مبتلا به آگورافوبيا مبتلا به اختلالات همراه مانند افسردگي ماژور، اختلالات شخصيت، اختلالات اضطرابي ديگر و اختلالات مرتبط با مواد مي باشند. برخلاف گذشته، امروزه پژوهشگران هيچ ارتباطي بين پرولاپس دريچه ميترال و اختلال پانيک قايل نيستند. (rhinophyma) معروف است. در مراحل ابتدايي بيماري خودبخود عود و بهبودي نشان ميدهد ولي اغلب پيشرفت کرده و سالها ادامه مييابد.
طبق بعضي نظريه ها، بسياري از موقعيت هايي که آغازگر حملات وحشت زدگي هستند، در زمان هاي گذشته براي انسان به راستي خطرناک بودند. براي مثال، در گذشته اگر آدم ها در تونلي گير مي افتادند امکان داشت کارشان به خفگي يا غش وضعف بکشد، امکان داشت ارتفاعات خطرناک باشند، امکان داشت در فضاهاي باز مورد حمله قرار گيرند (توسط حيوانات درنده)، امکان داشت که اجداد ما در اماکن عمومي با دشمن برخورد کنند. بسياري از ترس ها از جمله اختلال گذر هراسي بقاياي اين ترس هاي غريزي و سازگارانه ي پيشين هستند. اما، امروزه اين موقعيت ها ديگر خطرناک نيستند.
اين اختلال اگر چه مي تواند زمينه هاي ارثي داشته باشند، اما کاملاً ارثي نيستند.
فرد مبتلا به گذرهراسي که از موقعيت هاي ترس آور اجتناب مي کند معمولاً از يک ”شخص ايمن” درخواست کمک و همراهي مي کند يعني، شخصي که اين فرد را در موقعيت هاي اضطراب آور همراهي کند. شايد فکر کنيد که معني دلگرم شدن به يک ”شخص ايمن”، يا اجتناب و يا ساير ”رفتارهاي ايمني” اين است که فرد در روزها و هفته هاي آتي دچار حمله وحشت زدگي نخواهد شد، اما او باز هم با ترس از حمله بعدي زندگي مي کند. نتيجه ترس و اجتناب فرد اين است که دنياي او کوچکتر و کوچکتر مي شود. تا حدي به خاطر اين محدوديت ها، و تا حدي به خاطر اين که آنها احساس مي کنند کنترل خودشان را ندارند و نمي داند چطور مشکلشان را اداره کنند، بسياري از افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگي و گذر هراسي به افسردگي نيز مبتلا مي شوند. افسردگي و اضطراب بعضي از آنها چنان شديد مي شود که خودسرانه به مصرف الکل، داروهاي آرام بخش يا مصرف مواد مخدر مي پردازند.
انزوا و دوري از اجتماع، عدم پيشرفت و موفقيت در فعاليت هاي اجتماعي .
بايد دانست که نخستين قدم در برخورد با آگورافوبيا، رد اختلال افسردگي است. ضمنا از آنجا که مهمترين فاکتور ابقاء کننده? اين بيماري اجتناب (avoidance)ميباشد پس به همين دليل بايد بيماران را با موقعيتي که از آن اجتناب ميکنند، رويارو کرد و بيمار نبايد تا زمان فرونشستن اضطراب آن موقعيت را ترک کند. گفتني است که در کتاب oxford داروي توصيه شده براي درمان آگورافوبيا در صورت شکست درمان شناختي رفتاري، داروي ايمي پرامين ميباشد. براي درمان اين اختلال ترکيبي از درمان هاي غيردارويي و دارويي مؤثر شناخته شده است. بهترين روش درمان اين اختلال، رفتار درماني است. تکنيک هاي مختلفي نظير حساسيت زدايي تدريجي، مواجه سازي يا غوطه ورسازي با کمک آموزش آرام سازي و هيپنوز و ... از سوي روان پزشکان يا روان شناسان باليني در درمان اين اختلال استفاده مي شوند که به نحو کاملاً مؤثري با بهبود اين اختلال همراه است.ساير روش هاي درماني نظيرروانکاوي، خانواده درماني و نيز استفاده از داروها از سوي روان پزشکان توصيه شده اند که با بهبود قابل توجه اين اختلال توأم بوده است.به هر حال با توجه به شيوع بسيار بالاي اين بيماري و ايجاد اختلال در عملکرد عادي و روزمره افراد مبتلا از يک سو و وجود درمان هاي مؤثر براي آن از سوي ديگر، تشخيص و درمان آن اهميت به سزايي خواهد داشت.