درمان : مهمترين اهداف از درمان پرولاکتينوما عبارتند از: - توليد پرولاکتين در حد نرمال .
- بازگرداندن عملکرد غده هيپوفيز به حالت نرمال .
- متوقف نمودن ترشح شير .
- کاهش سايز غده هيپوفيز .
- برطرف کردن هر گونه علائم و عوارض ناشي از وجود تومور، از جمله سردرد و مشکلات بينايي .
معالجه پرولاکتينوما شامل دو درمان اصلي دارودرماني و جراحي به شرح زير است : دارودرماني داروهاي خوراکي معمولا قادر به کاهش توليد پرولاکتين و برطرف نمودن علائم هستند. همچنين ممکن است داروها سبب کوچک شدن تومور شوند. به هر حال معمولا دارودرماني در طولاني مدت ضروري است. پزشکان معمولا از داروهايي که به عنوان آگونيستهاي دوپامين شناخته شده اند براي درمان پرولاکتينوما استفاده ميکنند. اين داروها معمولا تاثيراتي شبيه به دوپامين دارند، ماده شيميايي موجود در مغز که معمولا توليد پرولاکتين را کنترل ميکند، ولي ماندگاري اين داروها بسيار بيشتر و تاثير آنها بسيار قويتر از دوپامين است. از داروهايي که معمولا بيشتر تجويز ميشود ميتوان بروموکريپتين (پارلودل) و کابرگولين را نام برد. اين داروها توليد پرولاکتين را کاهش داده و در بيشتر افراد سبب کاهش سايز تومور ميشوند . دارو درماني و بارداري براي زناني که تمايل به حفظ قدرت باروري خود دارند، بروموکريپتين تجويز خواهد شد. احتمالا پزشک شما توصيه ميکند تا مصرف بروموکريپتين و يا کابرگولين را در طي دوران بارداري قطع کنيد. البته اين داروها براي دوران بارداري نيز بي خطر شناخته شده اند ولي با اين وجود احتمالا پزشک مصرف آن را به حداقل ممکن ميرساند . البته در صورتي که اندازه تومور شما بسيار بزرگ باشد، پزشک براي جلوگيري ار بروز ديگر عوارض پرولاکتينوما، ادامه مصرف داروها را پيشنهاد خواهد کرد. اگر شما مبتلا به پرولاکتينوما هستيد و قصد باردار شدن داريد، بهتر است قبل از آن با پزشک خود مشورت نماييد . عوارض جانبي داروها معمولا مصرف اينگونه داروها سبب سرگيجه، حالت تهوع و تنگي نفس (تنفس سخت از راه بيني) ميشود. البته اگر پزشک تجويز اين داورها را با دوزهاي پايين تر شروع کرده و کم کم به مقدار مصرف آن بيافزايد، عوارض جانبي اين گونه داروها کاهش خواهد يافت. به ندرت مصرف کابرگولين با آسيب دريچه قلبي در ارتباط بوده است. در صورتي که پس از مصرف داورها اندازه تومور کاهش يافته و سطح پرولاکتين در حد نرمال حفظ شود، ممکن است نهايتا بتوانيد مصرف داروها را قطع کنيد . جراحي جراحي در مواردي پيشنهاد ميشود که دارودرماني موثر نبوده و مصرف داروي بيشتر براي فرد ممکن نباشد . همچنان ممکن است ، آزاد سازي اعصاب بينايي از فشار تومور ضروري باشد . نوع جراحي بستگي به اندازه و گستردگي تومور دارد : - ترانساسفنوئ?دال (transsphenoidal) : در بيشتر افرادي که به جراحي نيازمند هستند از اين روش استفاده ميشود. در اين روش تومور به طور کلي از کانال بيني خارج ميشود .
- Transcranial. جراحي ترنس فنوايدال براي برخي تومورهاي بزرگ و يا تومورهايي که به بافت مغز نزديک شدهاند مناسب نيست. در اين صورت شما به جراحي ترنس کرانيال که به کرانيوتومينيز معروف است نيازمند خواهيد بود . در اين روش جراحان از سمت بالاي جمجمه به مغز دسترسي پيدا ميکنند .
نتيجه حاصل از جراحي به سايز تومور، محل قرارگيري آن و سطح پرولاکتين قبل از عمل جراحي بستگي دارد. هر چقدر سطح پرولاکتين قبل از جراحي بالاتر بوده باشد، احتمال بازگشت پرولاکتين به سطح نرمال پس از جراحي کمتر است. در تومورهاي کوچک جراحي يک روش خوب براي بازگرداندن توليد پرولاکتين به حالت نرمال است. به هر حال در بسياري از موارد تومور هيپوفيز 5 سال بعد از جراحي دوباره به وجود خواهد آمد. در مواردي که تومور بسيار بزرگ بوده و جراح فقط بخشي از آن را برداشته باشد، دارو درماني پس از جراحي ميتواند توليد پرولاکتين را به سطح نرمال بازگرداند . راديوتراپي براي بيماراني که دارو درماني در مورد آنها بي اثر بوده و نيز شرايط مناسبي براي انجام عمل جراحي ندارند، راديو تراپي انتخاب مناسبي خواهد بود. |