اختلال دو قطبي با نام ديگر افسردگي شيدائي يعني نوسانات خلقي شديد در زندگي فرد .
اختلالات شخصيتي مرزي (Borderline personality disorder) يا BPD يک نوع اختلال شخصيتي شبيه به اختلالات دو قطبي است.
شامل شکايات ذهني از کاهش شناخت است که بيشتر افراد بالاي 65 سال شکايت از اين دارند که نميتوانند اسم افراد و محل اشياء را به همان صورتيکه در 5 تا 10 سال قبل ميتوانستند، به ياد بياورند.
آگورافوبيا (بازارهراسي يا گذرهراسي يا هراس از مکانهاي باز) از زيرمجموعه اختلال اضطراب است که به هراس و ترس مرضي از حضور در مکانهايي باز و شلوغ مثل سينما، مراکز خريد، پايانههاي حمل و نقل عمومي و فرودگاهها و پل و... که امکان خروج فوري و آسان آنها وجود ندارد، گفته ميشود، اغلب به علت باز بودن يا ازدحام زياد محيط است.
اختلال خلقي فصلي تغيير فصلي خلق که در طي فصل زمستان بروز کرده و با آمدن بهار برطرف مي شود.
وقتي يک فرد خواب راحت و کافي نداشته باشد (يعني يا خوب نميخوابد و يا اگر هم ميخوابد، بعد از بيدار شدن احساس سرحالي نمي کند)، ميگوييم که او مبتلا به اختلال خواب شده است.
اختلال شخصيت خودشيفته نوعي اختلال شخصيت است که در آن فرد خود را بزرگ و مهم ميپندارد و به گونهاي غلوّآميز احساس توانايي و لياقت ميکند.
اختلال شخصيت ضد اجتماعي، نوعي اختلال شخصيت است که در آن فرد نميتواند با موازين اجتماعي سازگار شود و در قبال رفتارهايش احساس گناه و اضطراب ندارد.
شخصيت هيستريونيک يا نمايشي، يکي از انواع تيپ هاي شخصيت مي باشد که فرد مبتلا به آن به دنبال جلب توجه ديگران و خودنمايي است.
اختلال وسواس فکري يا عملي ( O.C.D)، يک اختلال اضطرابي مزمن است که با اشتغال ذهني مفرط در مورد نظم و ترتيب و امور جزئي و همچنين کمالطلبي همراه است، تا حدي که به از دست دادن انعطافپذيري، صراحت و کارائي ميانجامد.
اختلال عاطفي فصلي (Seasonal affective disorder) (با نام اختصاري SAD)، افسردگي زمستاني يا افسردگي تابستاني نوعي افسردگي تلقي ميشد که در آن فردي که در اکثر اوقات سال از شرايط روحي نرمال برخوردار است در زمستان يا تابستان دچار عوارض افسردگي ميشود.
اختلالهاي اضطرابي شامل اختلالهايي است که در آنها يا اضطراب نشانه اصلي اختلال است يا اضطراب وقتي تجربه ميشود که شخص نتواند از موقعيتهاي ترسآور معيني دوري کند يا آن که شخص سعي کند در برابر ميل به انجام دادن شعائر معين و يا فکر کردن به انديشه هاي سمج مقاومت کند.
اختلالات انطباقـي ، واکنـش هاي غـيـر انطباقـي کوتـاه مـدت نسبـت بـه مـوضـوعاتي هستـنـد که شخص عادي آن را يک مصيبت شخصي و روانپزشک آن را يک استرس زاي رواني - اجتماعي مي دانـد .
اختلالات تجزيهاي اينگونه تعريف شده است که داراي يک ويژگي اصلي است و آن اختلال هوشياري، هويت، يا ادراک محيط است. بيماراني که دچار اين اختلال هستند ممکن است پديده تجزيهاي را از محدوده طبيعي (قابل هيپنوتيزم شدن) تا پاتولوژيک (چندشخصيتي) به نمايش بگذارند.
اختلالات در غذا خوردن به گروهي از اختلالات خطرناک گفته مي شود که فرد مبتلا به آنها ذهنش به شدت درگير غذا و وزن است به طوريکه نمي تواند بر مسائل مهم زندگي اش تمرکز داشته باشد .
اضطراب عبارت است از يک احساس منتشر، ناخوشايند و مبهم هراس و دلواپسي با منشاء ناشناخته، که به فرد دست ميدهد و شامل عدم اطمينان، درماندگي و برانگيختگي فيزيولوژي است.
استرس عبارت است از واکنشهاي فيزيکي، ذهني و عاطفي که در نتيجه تغييرات و نيازهاي زندگي فرد، تجربه ميشوند.
اضطراب شديد و نامناسب با سطح رشد فرد در رابطه با جدايي از منزل يا کساني که فرد به آنها دلبستگي دارد اضطراب جدايي ناميده مي شود.
افسردگي عبارت است از احساس غم، دلسردي، يا نااميدي به مدت حداقل 2 هفته در اغلب روزها و اغلب ساعات روز، به علاوه علايم همراه.