اختلال شخصيت ضداجتماعي« روانپزشکي«
 
    
اختلال شخصيت ضداجتماعي
معرفی بیماری
fjrigjwwe9r0tblBimari:des_Bimari

اختلال شخصيت ضد اجتماعي، نوعي اختلال شخصيت است که در آن فرد نمي‌تواند با موازين اجتماعي سازگار شود و در قبال رفتارهايش احساس گناه و اضطراب ندارد.

اصطلاح شخصيت ضد اجتماعي همواره به صورت مترادف جامعه‌ستيز به کار رفته‌است. اين برچسب يا اصطلاح اين رفتار را خارج از معيارهاي اخلاقي متداول جامعه توصيف مي‌کند و آن را به عنوان يکي از جدي‌ترين اختلال‌هاي رواني در نظر مي‌گيرد.

مشخصات
fjrigjwwe9r3tblBimari:Text_Bimari
fjrigjwwe9r1tblBimari:Text_Bimari
fjrigjwwe9r0tblBimari:Text_Bimari
علل‌:

اگرچه علت‌هاي اختلال شخصيت ضد اجتماعي کاملاً شناخته نشده‌اند، ولي پژوهش‌ها هم از تبيين‌هاي مربوط به وراثت و هم از تبيين‌هاي مربوط به پرورش و ترکيبي از هر دو حمايت مي‌کنند. همبستگي بالايي بين شيوه‌هاي فرزند پروري و سرمشق دهي نامناسب به دست آمده‌است. افراد مبتلا به شخصيت ضد اجتماعي اغلب به خانواده‌هايي تعلق دارند که با محروميت هيجاني، روش‌هاي انضباطي خشن و بي ثبات مشخص مي‌شوند و علاوه بر اين، رفتارهاي والدين نيز ضد اجتماعي است. معلوم شده‌است که عده? زيادي از افراد ضد اجتماعي داراي ناهنجاري‌هايي در امواج مغزي غير عادي هستند.يکي از اين ناهنجاريها، کندي امواج مغز است، چنان که مي‌توان گفت امواج مغزي آنان شبيه کودکان است که خود نشانه‌اي است از نارسايي در رشد مغز آنها.

عوارض ‌:

اين اختلال بيش از آن که براي خود فرد عوارضي به دنبال داشته باشد، امنيت رواني و جسماني اعضاي خانواده او و اجتماعي را که در آن زندگي مي کند مورد تهديد قرار مي دهد.

درمان ‌:

روان درماني فردي: درمان اختلال شخصيت ضد اجتماعي بسيار دشوار است. درحالي‌که درمان‌هاي متعددي پيشنهاد شده‌اند، اما مطالعات کنترل شده‌ي کمي صورت گرفته است. روان درماني فردي بهترين انتخاب مي‌باشد. هرچه مداخله زودتر صورت گيرد (طي دوران کودکي و نوجواني) ميزان موفقيت درمان بيشتر خواهد بود. عقيده کلي مبتني بر اين است که از رويکردهاي بينش - مدار (مانند رويکرد روانکاوي) اجتناب شود؛ در عوض از تقويت مثبت، رويکرد مبتني بر واقعيت، مداخلات عيني، کنترل خشم و ديگر تکنيکهاي شناختي - رفتاري استفاده شود. تمرکز اوليه درمان مي‌تواند مبتني بر رفتار پرخاشگرانه بيمار باشد.

در رويکرد شناختي - رفتاري، از بيمار در مورد برانگيزاننده و تقويت کننده‌هاي چنين رفتارهايي سؤال مي‌شود. براي نمونه استفاده از پرخاشگري براي ايجاد امنيت خودشان يا به عنوان دفاعي در مقابل ساير احساساتشان. آگاهي بيمار از مکانيسم دفاعي اوليه خود جزء اساسي درمان محسوب مي‌شود.

همچنين کمک به بيمار براي درک اين‌که چگونه ديگران تحت تاثير رفتارشان قرار مي گيرند نيز، مثمرثمر واقع شده است. براي نمونه، "هر" (Hare) (1993) نشان داد که براي زنداني‌هاي با اختلال شخصيت ضد اجتماعي نوع تکانشي، آموزش همدردي براي کاهش پرخاشگري موفق بوده است.

براي اين افراد محدوديت‌هايي در ضمن مصاحبه و درمان بايد در نظر گرفت. اين بيماران اغلب درمانگران را تهديد و يا درخواست پول و... مي‌کنند.

گروه درماني: افراد با اختلال ضد اجتماعي ممکن است با رهبر گروه بحث کنند و بخواهند که گروه را تحت کنترل خود درآورند. روان‌درماني گروهي وضعيتي استثنايي براي استقلال، صميميت و در جمع بودن محسوب مي‌شود. در اين نوع درمان فرد در شرايطي قرار مي‌گيرد که مي‌تواند روابط را ياد بگيرد.

خانواده درماني يا زوج درماني نيز موثر شناخته شده‌اند.

شخصيت‌هاي ضد اجتماعي وقتي خود را درميان افراد همسان مي‌بينند، فقدان انگيزه براي تغيير يافتن در آن‌ها تحليل مي‌رود. به همين علت است که گروه خودياري بيشتر از زندان و بيمارستان رواني براي آنان مفيد بوده است.

نشانه ها
fjrigjwwe9r1tblBimari:Neshaneh_Bimari
fjrigjwwe9r2tblBimari:Neshaneh_Bimari

اختلال شخصيت ضد اجتماعي (Antisocial personality disorder) داراي چهار نشانه است که عبارتند از: خودمحوري، فقدان وجدان، رفتار تکانشي و جاذبه? سطحي. خود محوري به اشتغال ذهني فرد به مسايل خود و عدم حساسيت به نيازهاي ديگران مربوط مي‌شود. فرد مبتلا به اختلال شخصيت ضد اجتماعي به زندگي خود در دنيا يي که با تنهايي او آميخته شده‌است ادامه مي‌دهد، گويي که در مکان جدا و عايقي قرار دارد و هرگز دوست و آشنايي ندارد. اين افراد اغلب فکر مي‌کنند که با ديگران تفاوت دارند. آن‌ها ظاهراً احساس توجه و نگراني نسبت به ديگران را درک نمي‌کنند. افراد مبتلا به اختلال شخصيت ضد اجتماعي، اضطراب، گناه و يا احساس‌هاي پشيماني را حتي در صورتي که آسيب زيادي را به ديگران وارد کرده باشند، تجربه نمي‌کنند. آن‌ها اغلب، هنگامي که با رفتار تخريبي خود روبه رو مي‌شوند، آرام و موقر باقي مي‌مانند و نسبت به کسي که بتواند آن‌ها را فريب دهند، احساس تنفر مي‌کنند.

اين افراد بر خلاف بزرگسالاني که ياد گرفته‌اند، رضايت مندي‌هاي بي درنگ خود را به خاطر اهداف دراز مدت فدا کنند، بدون توجه به پيامدهاي احتمالي بر اساس تکانه‌هاي خود عمل مي‌کنند. آن‌ها مشاغل و روابط خود را به طور ناگهاني تغيير مي‌دهند و اهل خشونت و بي ملاحظه هستند. آن‌ها اغلب، سابقه? مدرسه گريزي دارند و ممکن است مکرراً به خاطر رفتار مخرب از مدرسه اخراج شده باشند. حتي هنگامي که آن‌ها پيوسته به خاطر رفتارهاي خود تنبيه شوند، نسبت به رابطه? بين رفتارشان و پيامدهاي آن‌ها هيج بينشي ندارند.

افراد مبتلا به شخصيت‌هاي ضد اجتماعي مي‌توانند کاملاً فريبنده و متقاعد کننده به نظر آيند و به طور قابل توجهي نسبت به نيازها و ضعف‌هاي ديگران آگاهند. آن‌ها حتي در حالي که فردي را استثمار مي‌کنند، احساس‌هاي اعتماد را در وي بر مي‌انگيزانند. اگرچه به نظر مي‌رسد که چنين افرادي احتملاً مجرم مي‌شوند، ولي بسياري از افراد جامعه ستيز از مشکلات قانوني اجتناب مي‌کنند و با استفاده از روش‌هاي کمتر قابل توجه به عنوان تاجران بي رحم، روحانيون و سياست مدارانِ متقلب به ديگران آسيب وارد مي‌کنند.

ملاک¬هاي تشخيصي براي اين اختلال عبارتند از :

الف- الگوي فراگيري از عدم رعايت و تجاوز به حقوق ديگران که از سن 15 سالگي آشکار شده و با سه مورد (يا بيشتر از سه مورد) از موارد زير مشخص مي شود:

1 ) ناتواني در سازش با هنجارهاي اجتماعي مرتبط با رفتارهاي قانوني، که با انجام مکرر اعمالي مشخص مي شود که زمينه بازداشت شدن را فراهم مي کنند.

2 ) فريبکاري که با دروغگويي مکرر، استفاده از نامهاي مستعار يا کلاهبرداري از ديگران براي منفعت شخصي يا لذت مشخص مي شود.

3 ) تکانشي بودن يا ناتواني در برنامه ريزي براي آينده

4 ) تحريک پذيري و پرخاشگري که با نزاع و حمله هاي بدني مکرر مشخص مي شود.

5 ) بي پروايي و بي ملاحظه بودن نسبت به امنيت خود يا ديگران

6 ) مسئوليت ناپذيري دايم که با ناتواني مکرر در حفظ رفتار شغلي ثابت يا بازپرداخت تعهدهاي مالي مشخص مي شود.

7 ) عدم پشيماني که با بي تفاوتي و يا دليل تراشي براي آزار يا دزديدن اموال ديگران يا بد رفتاري با آنها مشخص مي شود.

ب ـ چنين فردي حداقل بايد 18 سال سن داشته باشد.

ج ـ شواهدي از اختلال سلوک با شروع قبل از سن 15 سالگي وجود دارد.

د ـ رخداد رفتار ضد اجتماعي صرفاً در طي سير اسکيزوفرنيا يا يک دوره مانيک نيست.

زمان مراجعه به پزشک
fjrigjwwe9r2tblBimari:morajePezeshk_Bimari
رژیم غذایی
fjrigjwwe9r1tblBimari:Rejim_Bimari
fjrigjwwe9r0tblBimari:Rejim_Bimari
fjrigjwwe9r3tblBimari:Rejim_Bimari
پیشگیری
fjrigjwwe9r3tblBimari:Pishgiri_Bimari
fjrigjwwe9r0tblBimari:Pishgiri_Bimari
fjrigjwwe9r1tblBimari:Pishgiri_Bimari

مدل‌هاي مفهومي پيشگيري براي موثر واقع شدن مداخلات، بر عوامل خطرساز چندگانه بيولوژيکي، رفتاري و روانشناختي تاکيد مي‌کنند. عوامل بيولوژيکي فردي ممکن است شامل مشکلات در حين زايمان يا بيماري‌هاي کودکي باشند. البته مداخلات بيشتر بر عوامل رفتاري تمرکز دارند تا عوامل بيولوژيکي. در نهايت تاثيرات اجتماعي زمينه‌اي مانند فقر و تاثير آن‌ها بر رفتار ضد اجتماعي توجه و تمرکز متوسطي را از آن خود کرده است.

راهبردهاي زيرممکن است براي تلاش‌هاي پيشگيرانه موثر باشد:

  1. ارزيابي چندگانه عوامل رفتاري، بيولوژيکي و اجتماعي
  2. توجه به سلسله مراتبي از عوامل خطرساز مهم براي پيشگيري کمک کننده خواهند بود.
  3. شناخت هيجانات و گسترش تعامل والد - کودک در سال‌هاي اوليه باعث افزايش پاسخگويي همدلانه به ديگران مي‌شود.
  4. در سطح خانواده، آموزش روابط موثر از طريق برقراري کارگاه‌هاي مربوط به آموزش ارتباط موثر به اعضاي خانواده، به خصوص والدين بسيار موثر خواهد بود.
  5. در سطح مدرسه، برگزاري کارگاه‌هاي آموزش مهارت جرات ورزي و مديريت استرس نيز کمک کننده خواهد بود.
  6. در سطح جامعه، برگزاري کارگاه‌هاي کنترل خشم و برپايي گروه‌هاي خودياري از جمله خدمات موثر براي جلوگيري يا پيشگيري ثانوي از اختلال ضداجتماعي خواهد بود.
آزمایشهای تشخیص بیماری
fjrigjwwe9r1tblBimari:Azamayesh_Bimari
fjrigjwwe9r2tblBimari:Azamayesh_Bimari
fjrigjwwe9r3tblBimari:Azamayesh_Bimari
متخصصین مربوطه
fjrigjwwe9r1tblBimari:Motekhases_Bimari
fjrigjwwe9r3tblBimari:Motekhases_Bimari
fjrigjwwe9r0tblBimari:Motekhases_Bimari
راهنمایی بیشتر
 
آشنایی با آی پزشک
درباره آی پزشک
تماس با آی پزشک
عضویت در آی پزشک
جستجو در آی پزشک
تماس با آی پزشک
وب سایت : www.IPezeshk.com
وب ایمیل : info@IPezeshk.com